آپریل 2006

نجات ایران-   الگوی میز سه پایه

جنبش ایران بزرگ برنامه برای نجات ایران را به یک میز سه پایه تشبیه میکند.  امید و آرزوی نجات ایران صفحه میز است.  حداقل سه پایه برای استواری و ثبات یک میز لازم است.  برای شکل دادن به این میز، یعنی به واقعیت رساندن امید نجات ایران، یک پایه این میز مردم هستند.  یعنی اگر مردم نخواهند که ایران نجات پیدا کند، بالا و پایین برویم ایران از بلای حکومت جنایتکار آخوندی نجات نخواهد یافت.  با بررسی اخبار درون ایران و گفتگو با ایرانیان چه در داخل و چه در خارج، میدانیم که اکثریت  80 تا 90 درصدی مردم حکومت آخوندی را نمیخواهند.  پس قسمتی از این پایه مردمی را داریم.  قسمت دیگر این پایه، شرکت مردم در عملیات نجات ایران هست.  با توجه به تلاشهای مردم در درون و بیرون ایران، میدانیم که تمایل به این شرکت هم در مردم هست.  میدانیم هم که مردم در افکار و انتظارات متفاوت هستند.  بر اساس این تفاوت، باور داریم که در نوع و روش عملیات برای نجات ایران تنش خواهیم داشت.  تلاش ما گردآوری همفکران برای فراهم آوردن نیروی بالقوه و باورمند به آرمانهایی است که ما ارائه میکنیم.  باور داریم که در اثر توان این نیرو، جذب توجه تمایلات مشابه ولی پراکنده میسرخواهد بود.  مصالح لازم یعنی تمایل مردم برای ساخت این پایه موجود و آماده است.  برای شکل دادن و انسجام این پایه یعنی تمایل و حضور مردم در صحنه پایه مهم دوم لازم است.

یک رسانه موثر و مردمی پایه دوم میز در الگوی میز سه پایه برای نجات ایران میباشد.  برای ارتباط با ایرانیان در درون مرز و ایرانیان مهاجر در اقصی نقاط دنیا به یک رسانه نیاز است.  ما باور داریم که از راه این ارتباط  پایه مردمی در الگوی میز سه پایه بسوی خواسته ایران آزاد و دمکراتیک انسجام خواهد یافت.  مبارزه برای نجات ایران بدون یک رسانه همگانی در تاریکی چشمک زدن است.  تلویزیون، موثر ترین وسیله جذب توجه مردم است.  آگاه هم هستیم که با شروع فعالیتهای تلویزیونهای ماهواره ای امید نجات ایران پس از سالها رکود وارد یک مرحله فراگیر شد.  برای همین هم حکومت آخوندی برای رقیق کردن اثر مبارزاتی این نوع رسانه با هزینه میلیونها دلار شرف بسیاری را خریداری کرده و آنها را به خدمت خود گرفته است.  جمهوری اسلامی چندین کانال موازی و مشابه هم برای سردر گمی بیننده ها ردیف کرده است.  همه اینها نشان اهمیت تلویزیون میباشد.  ما تلویزیون ماهواره ای و جهانی رنگارنگ را علیرغم همه ایراداتی که به آن میگیرند یک رسانه مردمی شناسایی میکنم.  بررسی عملکرد پنج سال اخیر تلویزیون رنگارنگ نشان میدهد که این رسانه در آگاهی مردم و تاثیر گذاری بر افکار عمومی موثر بوده است.  ما با شفافیت میگوییم که الگوی میز سه پایه پیشنهادی ما بدون تلویزیون رنگارنگ میز نمیشود!

تلویزیون رنگارنگ هم بدون آقای داور ویسه موجودیت ندارد.  داور هم هر کسی نیست.  مجموعه ای از تواناییها و ضعفهایی است که داور را بعنوان یک ابزار برتر در راه نجات ایران از بقیه جدا میسازد.  داور در عین سادگی بسیار تیز هوش است.  آگاهیهایی و تجاربی و ارتباطاتی دارد که باورمان نمیشود.  گیرایی صدای داور به همگان ثابت شده است.  تکامل داور از یک بازرگان به یک بازرگان مبارز در راه مردم امید به نجات ایران را تقویت میکند.  ابتکارات داور در راه ترویج دمکراسی و فراهم آوردن امکانات برای تمرین آن جای دیگری دیده نشده و نمیشود.  اندازه شرف، صفا، و معرفت داور را میشود به دریا مثال زد.  تلویزیون رنگارنگ و داور که نیروی محرکه تلویزیون رنگارنگ میباشد با همه ایراداتی که به او میگیرند پایه دوم میز نجات ایران هست.  میدانیم هم که داور برای نجات ایران پیشنهاد خودش را بارها گفته است؛ یک حرکت فراگیر مردمی برای فروپاشاندن قدرت تو خالی حکومت دست نشانده آخوندی.  تجربه هخا هم نشان داد که این پیشنهاد شدنیست و مردم هم تمایل به شرکت در عملیات تعویض حکومت آخوندی را دارند.

خوب دو پایه را داریم.  ولی میز بدون پایه سوم میز نمیشود و اگر قیافه میز هم داشته باشد ثبات ندارد و با یک تلنگر کوچک معلق میشود.  برنامه حرکت فراگیر مردمی اساس کار است ولی این حرکت که یک نیروی پرتوان است برنامه ریزی میخواهد، هدایت میخواهد، هدف میخواهد و ده ها چیز دیگر.  برفرض حرکت مردم حکومت آخوندی را بزیر کشید بعدش چه میشود؟  آیا ایران را هسته فروشها تحویل بگیرند چون میگویند برای ایران فردا برنامه دارند؟  یا اینکه مردم خودشان میدانند چه میخواهند و پیدایش میکنند!  مگر خمینی را پیدا نکردند و جمهوری اسلامی را نخواستند؟  پس مشکل چیست؟  ما پیشنهاد میکنیم که مردم دمکراسی میخواهند و برای رسیدن به آن خیال میکنند چه میخواهند.  این خیال را هم به آنها خورانده اند.  امروز هم اگر میدان را برای فردای ایران خالی بگذاریم ناکسان میداندار خواهند شد.  هرگز در این شک نکنیم.  نمیتوانیم مردم را تحریک کنیم تا به خیابانها بریزند و حکومت را بزیر بکشند بعد آنها را به امان خودشان رها کنیم تا از ما بهتران به نام آنها و آزادی و نان برای آنها بر آنها سوار شوند.

میز امید نجات ایران پایه سوم میخواهد تا همراه دو پایه دیگر مایه تحقق و ثبات آن شود.  پایه سوم میخواهد تا پس از نجات، این میز یعنی ایران نجات یافته استوار، سرپا، و مردمی باقی بماند.  نجات ایران بدون پایه مردمی، بدون پایه داورو تلویزیون رنگارنگ، و بدون این پایه سوم عملی نیست و فقط حرف برای خنک کردن دلهای سوخته است.  ما این پایه سوم را یک مدیر میهن دوست و صادق برای ارائه مدیریت توانمند شناسایی میکنیم.  پایه سوم هم که پیدا شود، میز پیشنهادی ما بدون میخ و چسپ کردن مصالح موجود شکل میز را نخواهد گرفت و قابل استفاده نخواهد بود.  این چسپ پول است.  بدون پول، نجات ایران در حد امید و خیال و حرف باقی میماند.

برای نجات ایران، صفحه میز و دو پایه را داریم.  بگردیم و پایه سوم را پیدا و انتخاب کنیم تا حداقل مصالح لازم برای ساختن میز را داشته باشیم.  شاید پول هم فراهم شود.  و اگر پول باشد پایه سوم حاضر است و فقط انتخاب و تایید مردم را میخواهد تا میز میز شود که اگر بشود چه ها شود!