به سامانه مردمشاهی خوش آمدید

پرسید یکی که عاشقی چیست                    گفتم که چو ما شوی بدانی!

دیگران کاشتند و ما خوردیم                          ما بکاریم تا که دیگران بخورند

 بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم                 فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

نوشته: فروردین 1398  مارس 2019

ویرایش: 2022 تا 2024—1401 تا 1403

انتشار: می 2024 – اردیبهشت 1403

sepahbodsorena@iranebozorg.org   سپهبد سورنا نویسنده:

Tweeter: @sepahbodsorena

مردمشاهی یعنی چه؟

ما مردمشاهی را اینگونه تعریف میکنیم: شاه به مدت معین و غیرموروثی از مردم برای مردم در چارچوب قوانین مردمشاهی.

پیشگفتار

تعدادی از ما که در خدمت دشمن ایران نیستیم و عیان و نهان برای آزادی و عدالت اجتماعی در ایران تلاش میکنیم بر این باور رسیده ایم که پادشاهی نوع مناسب حکومت در ایران است.  از کنکاش در تاریخ چند هزار ساله ایران یاد گرفته ایم وراثت در حکومت و قدرت مطلق شاه وارث، بدون استثنا، در کوتاه یا بلند مدت، ایران و ایرانی را به فنا داده است.  پس پادشاهی را بدون وراثت و قدرت مطلق تعریف و پیشنهاد میکنیم.

بلای وراثت و قدرت مطلق شاه از دوران صفویه با ورود دولتهای استعمارگر اروپایی، انگلیس و روسیه مخصوصاً، و با ادامه تا دوران پهلوی در تاریخ ایران ثبت است.

پادشاهی غیر موروثی یعنی با کناره گیری، مرگ، یا ناتوانی شاه، فرزند او یا فردی از خانواده او پادشاه نخواهد شد مگر با انتخاب مردم و مطابق با قانون مربوط به آن.

پادشاهی بدون قدرت مطلق یعنی شاه فردی از مردم است که برای انجام وظیفه مطابق با قانون از طرف مردم یا نمایندگان مردم انتخاب میشود.  قانون، چگونگی انتخاب شاه، حدود قدرت و تواناییهای او را برای انجام وظیفه اش تعریف میکند.  او مانند هر فردی از اجتماع در مقابل قانون پاسخگو است.

در ادبیات سیاسی روز ایران، پادشاهی انتخابی گفتگو شده است.  چند نفری در مورد این نوع حکومت نوشته اند.  یک مورد را به یاد داریم که متاسفانه نام فرد در دسترس نیست.  رضا هازلی از اندیشمندان عیان در میدان سیاست ایران است و در دهه اخیر، آشکار در مورد پادشاهی انتخابی و جزییات آن نوشته و گفتگو کرده است.

رضا هازلی را یک نخبه سیاسی-اجتماعی در رابطه با مسایل ایران و تنها اندیشمندی میشناسیم که به تفصیل در مورد پادشاهی انتخابی نوشته و گفتگو کرده است.  برنامه های تصویری او در یوتیوب و وبسایت او یا اشتراک او در سایتها مجازی مانند توییتر، اینستاگرام و غیره با جستجویی ساده قابل دسترسی است.

ما هم در سال 2019 میلادی مطابق با 1398 خورشیدی نام حکومت مردمشاهی را در سایت ایران بزرگ به ثبت رساندیم.

https://iranebozorg.org/links/sabt.htm#mardomsha

لازم میدانیم بنویسیم؛ تعریف حکومت مردمشاهی مطابق با آنچه در اینجا میگوییم مختص به ما است.  ما این تعریف و نام این مدل از حکومت را از فرد دیگر یا در جایی دیگر نشنیده ایم و آنرا ناشی از فکر خود میدانیم.

فکر و پیشنهاد ما در جزییات پادشاهی غیر موروثی با نام مردمشاهی، مستقل از افکار دیگران میباشد.

از آنجا که مردمشاهی مورد تعریف ما انتخابی است، برای نگاهبانی از استقلال فکری خود، هیچکدام از نوشته های رضا هازلی و یا دیگران را تا تاریخ انتشار این نوشتار در ارتباط با پادشاهی انتخابی نخوانده ایم.  برنامه های تصویری رضا هازلی را دیده ایم.  اثر آن، تایید نظر ما در نیاز به تعریف نوع حکومت جدید، متفاوت از جمهوری و پادشاهی وراثتی، برای مدیریت ایران بوده است.

گفتار

مدیریت هر کشور حکومت میخواهد.  جنبش ایران بزرگ در پاسخ به پرسش نوع حکومت در فردای ایران، گزینه مردمشاهی را پیشنهاد میکند.  ما باور داریم که ایران با بیش از 7000 سال پیشینه، دارای یک ابر تمدن و فرهنگ است.  ترکیبی که تاکنون ایران را پاینده داشته است.  همراه این باور، با قاطعیت آگاه هستیم و اعتراف میکنیم که فرهنگ و تمدن ایران با ویروس دروغ بیمار است.

دعای داريوش شاه در كتيبه تخت جمشيد: اهورا مزدا اين كشور را از دشمن، خشكسالی و دروغ محفوظ دارد.

ما، در جنبش ایران بزرگ، با دروغ سازگاری نداریم.  میخواهیم که پندار، گفتار، و کردار ما بر راستی استوار باشد.  ما برای مدیریت ایران، مدل حکومت جمهوری را دروغ میدانیم.  در نوشته

"خداحافظ جمهوری" بزبان ساده گفته ایم چرا جمهوری دروغ است و در ایران کاربرد ندارد.

https://iranebozorg.org/docs/Bye_Jomhori.pdf

چرا پادشاهی؟

دو نوع حکومت در دنیای مطرح امروز جاری است، جمهوری و پادشاهی.  پیشتر گفته ایم که جمهوری دروغ است و ما از دروغ بیزار.  پس میماند پادشاهی.  آری، با همین قیاس و به همین سادگی.

تا یاد داریم حکومتهای ایران پادشاهی بوده اند با مرام دیکتاتوری و ترکیب شاه و شیخ (دروغ مذهب).  از آنجا که ما به تکامل باور داریم و میدانیم محیط یکی از عوامل بنیادی شکل گیری انسان است، با اطمینان خاطر میگوییم پادشاهی در تار و پود فکر ایرانی نهادینه شده و لاجرم، بن مایه فرهنگ و تمدن ایران است.  ایرانی تا در ایران زندگی میکند نمیتواند غیر پادشاهی فکر و عمل کند.  نتیجه این شده که ایرانی فطرتاً (بدون عمد) مذهبی، دروغگو، و دیکتاتورمنش است.  این نگرش و رفتار، اقتضای طبیعتش شده است.  تجربه کرده ایم که همین ایرانی در مهاجرت به سرزمینی دیگر از ایران، در تاثیر از محیط، آرام یا شتابان، با قانون، فرهنگ، زبان، و آداب اجتماعی-سیاسی جدید همخو میشود.

ترکیب شاه و شیخ مانند پرسش مرغ و تخم مرغ است، کدام اول بوده؟  با پژوهش و عقل، آشکار است که در جوامع انسانی، هر کجای دنیا که بوده اند، شیخ اول بوده!

توجه بفرمایید "ایرانی" در این مضمون اشاره به جامعه است نه فرد.  استثنا را هم میپذیریم.  در کنار آن، مثال هم داریم؛ یک بز گر گله را گر میکند!

چرا مردمشاهی؟

از استیو جابز بنیانگذر کمپانی اپل در مورد تلفن همراه "آیفون" نقل به مضمون میکنیم:

"ما تلفن دستی را اختراع نکردیم بلکه آنچه را که موجود بود بهتر کردیم"

گفتیم که حکومت پادشاهی بن مایه فرهنگ، تمدن، و فکر ایرانی است.  همراه با عوامل دیگر مثلا "وطن دوستی"، این پادشاهی بر دو پایه اساسی دیکتاتوری و مذهب بنیان شده و ادامه داشته است.  تحلیل میکنیم که جامعه ایرانی بطور کلی، و در امور سیاسی بخصوص پادشاهی فکر میکند.  دو مثال آشکار و ساده در عرصه سیاست میگوییم.  حکومت کنونی ایران مثلا جمهوری است ولی پادشاهی عمل میکند، دیکتاتوری و مذهبی.  سازمان مجاهدین خلق، یکی از منسجم ترین تشکیلاتهای سیاسی ایران، ادعای آزادی و دمکراسی خواهی میکند ولی پادشاهی عمل میکند، دیکتاتوری و مذهبی.

ما باور داریم پاسخ به بسیاری از مشکلات ایران در بطن فرهنگ و تمدن 7000 ساله ایران نهادینه است.  با کنکاش و پژوهش میتوان راه درمان را یافت و آنرا به روز کرد.  بنابراین، لازم نمیبینیم نوع حکومت تازه وارد کنیم.  آنچه را که موجود است و نیاز به آن و عملکرد آن در تاریخ ایران ثبت شده است بهینه و به روز میکنیم.

مردمشاهی اختراع نیست.  بهینه و به روز شده پادشاهی است.  تاریخ پادشاهی ایران را بررسی میکنیم.  مشکل را شناسایی و آنرا چاره میکنیم.  وراثت، دیکتاتوری، مذهب، دروغ، عدم قانون درست و مردمی، نبود عادت به قانونمندی، عدم اجرای سالم قانون، عمده مشکلات حکومت پادشاهی هستند.

در تعریف ما، مردمشاهی سیستمی از حکومت است که وراثت در آن باطل است.  دیکتاتوری منسوخ است زیرا مسئولیت پادشاه (مردمشاه) و قدرت او در انجام وظایفش از راه قانون تعریف میشود.  او در مقابل قانون پاسخگو است.  مذهب در حکومت و اداره کشور راهی و جایگاهی ندارد.  دروغ مالیات خواهد داشت و با تکرار آن، مطابق با قانون مجازات خواهد داشت.  مجلس قانونگذار، قانون مردمی و بزبان ساده مینویسد.  دولت از راه اجرای قانون و آموزش مردم، آنها را به قانونمندی آشنا و تشویق میکند.  ماموران دولت، آموزش دیده و تامین اقتصادی خواهند شد که قانون را سالم اجرا کنند.

آری، آگاه هستیم که همه یا بعضی از این چاره ها را میشود بیچاره کرد.  میشود گفت ما مردم ایران فرهنگ پذیرش قانون و قانونمندی را نداریم.  میشود گفت ما ساده اندیش هستیم.  میشود گفت مگر پادشاهی انتخابی میشود؟  میشود گفت مردمشاهی دیگر چه صیغه ایست!؟ و صدها میشود گفت های دیگر!

هدف و تلاش جنبش ایران بزرگ آزادی و عدالت اجتماعی در ایران است.  کشور بدون حکومت نمیشود.  نوع حکومت مطرح نیست ولی مهم است.  براساس پژوهش و بررسی وقایع در 220 سال گذشته (از دوران فتعلی شاه قاجار تاکنون) باور قاطع داریم برای رسیدن به آزادی و عدالت اجتماعی در ایران، حکومت مردمشاهی یگانه چاره است!

برای رسیدن به آزادی و عدالت اجتماعی، میشود مایوس شد ولی تسلیم نباید شد.

آگاه هستیم در چگونگی مردمشاهی پرسش بسیار است.  در نوشته های بعدی پاسخ خواهیم داشت.