جنبش ایران بزرگ
چرا تشکیلات سیاسی جدید؟
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
در برابر ناهنجاریهای میهنم و پریشانحالی هم میهنم احساس وظیفه میکنم. در خلوت تواناییهایم آنچه که میتوانم برای ایرانم میکنم. اما یکدست صدا ندارد. تنها بودن نتیجه لازم و کافی نمیدهد. مقابله با قدرت منسجم سازمان و تشکیلات میخواهد. درد ایران ناشی از بیماری حکومت آن است. بررسی حکومت و تمایل به شرکت در مسایل مملکتی یک حرکت سیاسی است. احزاب و تشکل های سیاسی ابزار کار گروهی هستند. اینها را فهمیده ام و میخواهم با یک تشکیلات سیاسی همکاری کنم. اما کدام؟
تمایل سیاسی خود را برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی در پناه قانونمندی پرسش میکنم. سلطنت خواه و پهلوی طلب نیستم. پادشاهی را از هر نوعش باطل میدانم. جمهوری، یعنی گزینه مردم از مردم با رای آزاد و به مدت محدود را وسیله رسیدن به هدف میدانم. به دخالت مذهب در امور مملکتی باور ندارم. مجاهدینی نیستم و پندار و گفتار و کردار آنها را اشتباه میدانم. مصدقی نیستم. چپی نیستم. پس چه هستم؟
یک ایرانی با باور به تواناییهای ایران و ایرانی هستم. باور دارم که این تواناییها ناشی از فرهنگ و تمدن بزرگ ایران هستند. تشکیلات سیاسی موجود جوابگوی احتیاج و انتظار سیاسی من نیستند. باور دارم که هزاران نفر مثل من بدنبال پایگاهی برای اتفاق نظرات خود هستند. این تشکیلات پاسخگوی خلا سیاسی موجود میباشد.